کتاب من و بچه انگلیسی اثر غلامرضا عبدیان نشر زرین اندیشمند

این کتاب در دو فصل نگارش شده فصل اول مربوط به زمان کودکی بنده است زمانی که پا به پای پدرم در بخش هایی از شهر تهران قدم می زدم از کودکی ام خاطرات زیادی در بایگانی ذهن من ثبت شده بخصوص زمانی که پدرم زنده بود پدر در زندگی من نقش زیادی داشت من در کنار او چیزهای زیادی تجربه کردم در این فصل از اشخاص و مکان هایی نام برده شده که مربوط به بیش از یک قرن پیش می باشد و من این وقایع را بر اساس شنیده هایم از پدرم و اشخاص مختلف روی کاغذ آوردم در این فصل سعی شده خوانندگان بخصوص جوانانی که با ریشه قدیمی تهران چه از نظر اشخاص و چه از نظر مکان ها یی که امروزه فقط نامی از آن ها مانده بیگانه هستند آشنا شوند بخش های گوناگونی که با اشخاص نامی کسانی که بیش از یک قرن پیش می زیسته اًند و امروزه خاطرات آنان یا فراموش شده یا در حال از بین رفتن است کسانی مثل آیت الله کاشانی ، پهلوان اکبر ، تراب میان دار ، حسین جیگرکی ، حزب حلقه ، خیابان منوچهری ، کافه نادری ، قهوه خونه صفدر دماوندی ، قهوه خونه صفر رشتی جلال آل احمد و صادق هدایت نام برده شده که هر یک از این افراد در بخش هایی از این کتاب نقش داشته اند و اما فصل دوم این کتاب مربوط به زمانی است که پدرم دیار فانی را گذاشت و به دیار باقی شتافت و من و مادرم و خواهرم نرگس تحت حمایت دایی ام در آمدیم دایی جواد مثل پدرم در زندگی من نقش زیادی داشت داستانی در این کتاب نیست که بخش هایی از حقیقت پیدا نکنید حقیقت هایی که در زندگی من اتفاق افتاده و برای جذابیت بیشر با بیست در صد تخیل در هم آمیخته امیدوارم که مقبول نظر خوانندگان باشد.