
کتاب حکایت های بهلول دانا ۱۰ بهلول و مهمانی قاضی اثر زهره فیض آبادی انتشارات برف
0%
(0 نفر) از خریداران، این کالا را پیشنهاد کرده اند
برند :
انتشارات برفویژگی ها
- نوع جلد : شومیز
- نوع کاغذ : تحریر
- گروه سنی : ب
مشخصات محصول
در این کتاب آمده است:یکـی بـود، یکـی نبـود. غیـر از خـدای مهربـان هیچ کـس نبـود. آفتـاب غـروب کـرده و شـب فـرا رسـیده بـود
کـه یکـی از دوستداران امـام کاظـم (ع) درِ خانـه ی بهلـول را زد و مهمانـش شـد.آنهـا بـا هـم در حـال
صحبـت بودنـد کـه قاصـدی از راه رسـید و گفـت:«از قاضـی شـهر برایـت پیامـی دارم.» بهلـول تعجّـب کـرد
و پرسـید: «چـه پیامـی؟!» قاصـد جـواب داد: «قاضـی میخواهـد امشـب تـو شـام مهمانـش باشـی.»
بهلـول بـه قاصـد گفـت: «از قاضـی عـذر بخـواه! مـن امشـب مهمـان دارم و نمیتوانـم بیایـم.» قاصـد رفـت.
نویسنده
زهره فیض آبادی
شابک
9786003752092
ناشر
انتشارات برف
موضوع
حکایت های بهلول دانا
قطع
خشتی
نوع جلد
شومیز
نوع کاغذ
تحریر
تعداد صفحه
۱۲
گروه سنی
ج
چاپ شده در
ایران
وزن
49 گرم
سایر توضیحات
یکـی بـود، یکـی نبـود. غیـر از خـدای مهربـان هیچ کـس نبـود. آفتـاب غـروب کـرده و شـب فـرا رسـیده بـود کـه یکـی از دوستداران امـام کاظـم (ع) درِ خانـه ی بهلـول را زد و مهمانـش شـد.آنهـا بـا هـم در حـال صحبـت بودنـد کـه قاصـدی از راه رسـید و گفـت:«از قاضـی شـهر برایـت پیامـی دارم.» بهلـول تعجّـب کـرد و پرسـید: «چـه پیامـی؟!» قاصـد جـواب داد: «قاضـی میخواهـد امشـب تـو شـام مهمانـش باشـی.» بهلـول بـه قاصـد گفـت: «از قاضـی عـذر بخـواه! مـن امشـب مهمـان دارم و نمیتوانـم بیایـم.» قاصـد رفـت. امّـا چنـد دقیقـه نگذشـته بـود کـه دوبـاره برگشـت و گفـت: