کتاب دوشیزه جولی اثر یوهان آگوست استرینبرگ انتشارات سرزمین اهورایی

نمایشنامه دوشیره جولی اثر آگوست استرینبرگ ترجمه‌ی فرسته جاوید حسینی و با مقدمه و نظارت دکتر علی سلامی در انتشارات سرزمین اهورایی منتشر شده است. این گتاب که در فروست شماره‌ی 2 جهان نمایش سرزمین اهورایی منتشر شده است از نمایشنامه‌های پرفروش جهان است. وقتی استرینبرگ نمایش دوشیزه جولی را در اولین هفته ماه اوت 1888 به پایان رساند، بی‌درنگ آن را برای ناشرش فرستاد و برایش نوشت که محتوای نمایش در حقیقت نمایش روانکاوانه‌ی معاصر است و شکل آن را به عنوانی یک تراژدی تعریف کرد که آرمان‌های سنت کلاسیک را برآورده می‌سازد: «با این نمایش، مایلم نخستین نمایش طبیعت‌گرای سوئدی را تقدیم حضور کنم و از شما خواهش می‌کنم آن را به‌طور نسنجیده رد نکنید چون ممکن است بعداً از این کار خود پشیمان شوید، چون این نمایش در تاریخ ثبت خواهد شد.» نمایش از سوی ناشر رد شد و پیش‌بینی استرینبرگ درست از کار درآمد. شالوده‌ی نمایش، دختر کُنتی که با خدمتکارش هم‌بستر می‌شود و بعد دست به خودکشی می‌زند، داستان مبتذلی از زنی است از طبق اشراف و مردی از میان مردمان. آشپزخانه‌ی زیر خانه، محلی برای ملاقات ژان و جولی در کنار محل خواب خدمتکاران قرار دارد. اما هیچ‌گونه دسترسی به اتاق‌های بالا که در آن‌ها کنت و دخترش دوشیزه جولی در خانه‌ای باشکوه زندگی می‌کند ندارد. بحث تضاد طبقاتی در نمایش کاملاً مشهود است، آشپزخانه‌ای با درب خروجی که به پارکی باز می‌شود و تنها حلقه‌ی ارتباط بین طبقات از طریق یک زنگ بزرگ قدیمی و لوله‌ای است که دستورات ارباب به خدمتکاران اعلام می‌شود. حتی نام فرانسوی ژان از همین مسئله نشات می‌گیرد و در بخشی از نمایش ژولی می‌پرسد: «اسمت چیه؟ تا حالا نشنیدم چطور صدات می زنن.» کلمات طعنه‌آمیز او بستر طبقاتی نمایش را در نبرد قدرت آن‌ها نشان می‌دهد. سرمستی نیمه‌شب تابستان، موسیقی، و رقص ابزاری خیانت‌آمیز هستند که این دو جهان را در ساعات گذرایی از غروب تا صبح به هم وصل می‌کند. اما این امر تنها تأکیدی بر امان ناپذیری غمبار این دو عاشق نگون‌بخت است.دوشیزه جولی قهرمان بیست‌وپنج‌ساله نمایش است. و به دلیل اینکه در یک‌شب نیمه تابستان نسبت به پیشخدمتش ژان نزدیکی کرده دیوانه و وحشی شده است...